<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

همسادگان موریِ عزیز ما

 عزیزی مایل بودن ؛همساده های موری رو ببینن.مور همون مورچه هاست.که پشت مبل فرفروژه ای هستن.

 

 

توضیح نوشت؛اینجا منزل همساده های موری مان است؛اینان در پذیرای منزل مان -پشت مبل فرفروژه ای - سمت راست سالن سکنی می گزینن.بسیارهمساده های محترمی هستن و ما اینان را بسی دوست می داریم. 

القصه ؛آمدیم سری به اینان که بالغ بر پانصد ششصد تا هستند بزنیم و سوغاتی ببریم...



بله می گفتیم ؛تکه ای نبات برایشان ببرده بودیم.این نبات که نامش زخاطرمان برفته است ؛سوغات ؛استان یزد ببوده ؛که حدود سه هفته پیش دوست گرامی چوپان مهمان مان بودند ؛همراه خود انواع شیرینی و...لطف نموده و سوغات بیاوردن ؛ما هم دلمان خواست برای همساده ها مان ببرده باشیم.



تکه ی سمت راست؛قدری کلوچه ی گردویی جوا-دیان - که دادای مان بسی دوست می دارد است؛ما خودمان از نوع نارگیلی اش ؛آن هم چطور بشود؛تناول می نماییم.

بگذریم؛

گویا همساده های موری مان شاخه نبات دوست میدارن:-P


نظرات 10 + ارسال نظر
سجاد سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 13:04

بله دیدم :دی

mostafa سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 12:51

عجب...
ولی از طرز تفکر و دیدگاهتون واقعا لذت بردم
زندگیتون پر از برکت

که عجب در فرهنگ لغت یعنی شگفتی آور
شما باعث شدین یادم بیاد که ،یه عزیزی برام تعریف کرده بود، صبح کاری همکارم خیلی دمق اومد اداره،که چند ساعت بعد پرسیدیم،میثم؟چتِ ؟گفت؛گفت خانومم دیشب یسنی رو کتک زد،حالم گرفته اس...،
پرسیدم چرا؟گفت یه تیکه کوچولو نون رو گذاشته بود گوشه فرش ،مامانش گفت چرا این کارو کردی؟گفت واسه مورچه ها گذاشتم،...
ایشونم میزنتش،آخه مامانِ خانومه پرستارِ یسنی جون؟شما چرا؟

ممنون تون
مچکرم.زندگانی شما نیز هم

mostafa سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 12:01

یعنی چییی ؟؟؟؟؟
کل زندگی رو مورچه برداشته بود
کم کم ماهم شده بودیم بخشی از کلونی مورچه ها
بعد از اینکه کلی خواهش و تمنا کردیم از ملکه بزگوارشون که تشریف ببرین تو حیاط سکنا کنن اصلا گوشش بدهکار این حرفا نبود
احساس میکنم باهامون لج کردن و زاد و ولدشون رو چندصد برابر کردن
دیگه با این نتیجه رسیدیم یا جای ماست تو اون خونه یا مورچه ها
ازونجایی هم که پول نداشتیم بریم خونه بخریم رفتیم نفت خریدیم
وجدانا اگه شما یا هرکس دیگه ای بود به زندگی مصالحت امیز کنار مورچه ها ادامه میداد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فکر کنم بدتون نمیاد خونمون سوسک باشه ها

اول این که؛بله مورچه های ما از جورج کلونی هم
یعنی همینی که گفتم

بله،احساس تون درستِ،باهاتون لج کرده بود و گفتگوی شما ها رو نصبت به خودشون شنیده بودو ....
پس الان من دارم چکارمیکنم؟وقتی دم خونه شون آذوقه گذاشتم،دیگه میخان بیان توی خونه بچرخن چی بکنن؟وقتی میشنون من نازشون میکنن؟بامن لج نمی کنن ،
جالبِ بدونی
اون دوتا مهمانی رو گاز گرفتن که،گفته بودن،برو داروی اتک بخر بپاچ دم لونه بزا بمیرن.
ده دقیقه بعد ،یهو مهمون گفت،اوخ
حظ کردمدلم خنک شد

سوسک چندشِ
الهی خونتون ملکه بزرگوار بیاد ،وقتی خوابیدن گاز تون بگیره
(این یه نوع نفرین بود)

سجاد سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 12:01

سلام
چقدر خوشگل مینویسید شما :دی

سلام برشما آقای سجاد عزیز وگرامی
ممنون تون:
دیدین؟مورهای عزیزم رو

mostafa سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 09:55

مورچه خوبه ولی نه تو خونه وزندگی
یادمه بچه که بودم انقدر مورچه تو خونمون بود و از درودیوار بالا میرفت که یسره چشممون دنبالشون بود تا یوقت تو گوشمون و تو غذامون نره
بابام یه پیت نفت اورد( اونموقع ها پیت نفت مد بود)
هرچی سوراخ سمبه تو خونه بود رو با نفت پر کرد
بعد دوروز همشون به سلامتی منقرض شدن

چقدر ناراحت شدم،از رفتار پدر محترم و نیشخندو واژه هایی که نوشتین
الان خونتون ازاون سوسکای طلایی تهرانی نیست؟توی کابینت ها تخم میزارن؟از فاضلاب میان؟
مورچه ها تمیزن و عزیز

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 01:16 http://www.fala.blogsky.com

واقعا مشکلی ندارید باهاشون؟

اینا عزیزترین موجوداتی هستن که ؛سرو صدا ندارن
مشکل؟نه.فقط یکی دو بار یکی دوتا از مهمونا رو آنچنان گازی گرفتن که

حمید چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت 14:43

سلام دوست عزیز خوبی

یه پیشنهاد.اگه مایلی من روزانه 500 تا بازدید رایگان برات میزنم شما به عوض بازدید رو تبلیغ وبلاگ من کلیک کنید.کلیک شما فقط 30 ثانیه زمان میبره.

09377710601

علیکم سلام.

... چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت 14:38

سلام
یاسمن بانوی خودمانید؟!
دلمان برایتان تنگ شده

nazi_kh چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت 14:30 http://naziiii.biz.tm

دوست من شاد باشی و سبز ، خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنید جدی میگمااااااا
98165

مچکرم
شما لطف دارین؛منم شوخی نمیکنماااا

شبدرها چهارشنبه 14 مهر 1395 ساعت 14:00 http://fourleafclover.blogfa.com/

ای جان ! دوسشون دارم ...

جان تان بی بلا؛عزیزمممممنون که دوسشون دارین
اینا خیلی دوست داشتنی هستن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد