در نماز جماعت
نماز کسی دیده شد
که با جمع
همراه نبود.
برای رسیدن به بهشت
عبور از دوزخ
اجباری است.
*عنوان نام ترانه ای است،و هیچ ربطی به تصویر و اشعار آقای کیارستمی ندارد.همچنین تصویر به اشعار .
**در یک جمع ۸ نفره.یک نفر به جمع افزودند و
گفتند ؛حواست به آن ۸ نفر و موهای توی ماست ها باشد.
آن یک نفر،با همه ی سختی ها و خطر ها،شکرخدا همه ی موها را از لای ماست کشید .و هچنین باعث تقدیر و تشکر یکی از آن هشت نفر شد.چرا؟چون مجموعه آن هشت نفر را به مقام دوم استانی رسانید.
برایشان خوشحال ام.
برایش خوشحال و نگران ام.
توکل به خدا
..،،.،،،،،...،.،.،.
این مه می داند. . .
"اگر انسان ها می دانستند که عامل اساسی ترین خنده های آنان،هماهنگی مرموزی با گریه های آنان دارد،عظمت دیگری داشتند."
#مرحوم علامه محمد تقی جعفری از جمله مفسران نهج البلاغه،فقیهان،عارفان،فیلسوفان و مولوی شناسان معاصر ایران .
برای پرنده ی دربند
برای ماهی در تنگ بلور آب
برای رفیقم که زن دان ی است
برای گُل های قطع شده
برای علف لگدمال شده
برای درختان مقطوع
برای پ ی ک ر ه ای ی که ش ک ن ج ه شدند
من نام تو را می خوانم:آزادی
دل من
انار هزار دانه ای است
با توان سرخ عشقی
در هر دانه
وقتی تو،به من نگاه می کنی
یکی از دانه ها سرخ تر می شود. . .
**********
از آسمان آبیِ آرامِ دیروزی؛صبح،مِه،باغ پرشکوفه ی آلوچه....
.
.
وقتی ابرها به جلگه ی سپید رود می رسند؛آسمان خاکستری رنگ /بغض باران در نگاهش. . .
خیلی یهویی؛پروانه همین جوری از گل احوال پرسید.
گل گفت خوب ام.
بعد نیم نفس کشیدنی،پروانه _از لحن و فیگور بامزه ی گلی که شُک شده بود؛ خنده اش می گیره.
گل ام گردن اش رو یک جوری کج می کنه،که یعنی از دست توعو احوالپرسیت.
پروانه دست دراز می کنه و میگه؛حالا این لپ کشیدن داره .که یهو نمی دونم ؟ از کدام طرف؟صدای مامان پروانه آمد ..که میگفت؛الله و سبحان الله!
پروانه کسری از ثانیه ایستاد.
وقرار گرفتن دست ها در پشت .یعنی اعتمادبه نفس ام میزانه ؟...
ولیکن به همان حالتی که در تصویر مشاهده میکنید،خیز برمیداره سمت گل و می پرسه؛خاسی نازارم؟
شاید بعد از این همه. . .
زمانی برسد
شبیه روزهای اول
شبیه چند پرنده ای که برای خوشبختیِ مان آزاد کردم
شاید
بتوانیم در واپسین نفس...
همدیگر را ببوسیم
و کودکانه بخندیم...
"وقتی مادربزرگ داری،انگار یک ارتش پشت سرت داری.
این بزرگترین امتیاز یک نوه است:اینکه بدانی یک نفر همیشه طرف تو است، هرچه پیش بیاید.حتی وقتی اشتباه میکنی،درواقع،مخصوصا وقتی اشتباه می کنی. . . "
#فردریک_بکمن
رحمت خدا بر اموات شما
بزرگ ترین امتیاز بنده ام این بوده که،پدربزرگ همیشه طرف من بود.با این تفاوت که.. گاهی با صلاح سرد.گاهی گرم.
گاهی با تفنگ بلوطی رنگ.گاهی با داس فولادی.
پدربزرگ وقت قدم زدن،همیشه مسلح بود.
پدربزرگ عصا نداشت.
یک چتر دسته عصایی زغالی داشت. یک چکمه، ویک کفش هشت ترک و یک کت با جلیقه و شلوار سُربی رنگ داشت.گاهی کفش اش را می پوشیدم و ...چتراش را دست می گرفتم و...مثل پدربزرگ راه می رفتم.
قدیم ها هوای گیلان مثال نو عروس خلیل،..دم به دقیقه دلتنگ خانه ی پدری ،پدراش میشد.وآدم از دیدنش هزارو یک سال دلتنگ اجداد ندیده اش میشد.
پدربزرگ بعد بستن بند کفش اش،چتر به دست می گفت؛اللهى به امید تو!
وبعد ... حرکت می کردو از پله های ایوان پایین می رفت.....
وآنقدر می رفت و می رفت،..تا ناپیدا می شد....
آمدن خوب است.آمدن مثال آن بیت منوچهری است.آمدن ها یعنی؛" نوروز روزگار نشاط ست و ایمنی....
خوشی و خرمی
شادی و شادمانی
سرور و سر زندگی و زنده دلی ...؛ نشاط نوروزی بر شما بادا همیشه.
نکته مهم اینکه،
کال کباب دو سه ساعت در یخچال نگهداری میشود.
ولیکن کال کباب جزء پیش غذاهای سرد استان گیلان می باشد.
و اگر نمی خواهید این غذا را فقط به عنوان پیش غذا مصرف کنید،مانند گیلانی ها درکنار برنج نوش جان کنید.
در آستانه ی انتخابات یو اس،یادی کنیم از خاطره مرحوم آیت الله هاشمی ..؛و نماز جمعه ای که رفت رو هوا:))
پ.ن؛
روایت _رعنا_ دختر اشکورhttp://esmaeil-eshkevarkia.blogfa.com/post/151
ما به بازار بزرگ رشت ،سر میدون می گیم.البته سرمیدون فارسیِ.میدان سر گیلکی!!
مغز گردوی خرد شده+شکر +ادویه قیماق؛می برم سر میدون. همین آقا رشته خوشکار درست میکنه.
رشته که رشته است.خوشکار به معنای خشکبارِ.بله.ما به خُشک /خوشک . به خیس؛ هیست می گیم.
دِ وسته؛ دیگه بسه.
با تشکر از آقای رستمی بابت آشپزی و توضیحات خوب شون.
و اما شهد و شکر رشته خوشکار.
بله،ما شهد رو کم شکرتر درست می کنیم....والبته ...مثلا ۱۵ قاشق مغز گردوی خرد شده داشته باشیم.هفت قاشق شکر به اش اضافه می کنیم چهار قاشق ادویه قیماق.واین رِسپی دهات مونه.مثلا مادر مادربزرگ آقاجان اینا:)
"از کوچه تا کن"
فیلمی به کارگردانیِ آرش سنجابی ،
زندگی سینمایی " عباس کیارستمی" در ژانر مستند و بیوگرافی می باشد.
باب طبع من نیست
انتظار کشیدن
اما
برای باران های بهاری
ناگزیرم.
#عباس _کیارستمی
تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت
مسکین دل رنجور من از درد گداخت
گویا که ز روزگار دردی دارد
این درد که در پای تو خود را انداخت