<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

یا ماسک بزن یا برو حبس!


پاندمی آنفولانزای اسپانیائی _سال 1920


"تاریخ تنها فرصتی از غافلگیری هاست،و تنها ما را برای غافل گیر شدن دوباره آماده می کند."


#کرت وانه گت-نویسنده ی آمریکایی


"اون روز رو نمیشه فراموش کرد،تمام جزئیاتش یادمه.لباس آلمانی ها خاکستری بود،و تو

  آبی پوشیده بودی!"


#اصولن تصاویر سیا سفید ، برای ما _یاد آور_کازابلانکا  و دیالوگ هاشِ.


در کتاب "آنفولانزای بزرگ" جان ام.بری نوشته؛


"تقریبا در هر خانه ،کسی بیمار بود.مردم از یکدیگر دوری می کردند،و همه منزوی شده بودند.رویدادهای ورزشی لغو شده و تئاترها نیز تعطیل شدند. "


امروز تو  این فکر بودم ، این قضیه صد سال پیش اتفاق افتاده.اگه؟نویسنده ای  بخواد  راجب دومین" پاندمی بزرگ تاریخ ,بنویسه ،و بخشی از کتاب رو ،به کشور ما اختصاص بده،این قضیه الکل خوراندن طفل پنج ساله رو هم  می نویسه آیا؟


نظرات 6 + ارسال نظر
مترسنج سه‌شنبه 5 فروردین 1399 ساعت 21:15 http://dar300metri.blogsky.com


آنچه تمامی ندارد حماقت آدمیست...

بله،جناب آلبرت درست گفتن.
میگن وصلت صورت بگیره ،ثواب داره.
چارتا ریش سفید دانا،به قول ما گیلک ها،پیش دکفتد،دوماد ناقص عقل ام پشت سرشون،
کجا؟درخونه ی دختری که، نیم سوز عقلِ.(خدا منو ببخشِ.من خودم از جفت شون ناقص عقل ترو
دیوانه ترم.خدایا منو ببخش.خودت می دونی که ،دلم برای اون موجود بیگناه می سوزه)خلاصه وصلت صورت گرفت و
یه دختر دسه گل،
با موهای طلایی فرفری ، بدنیا اومد و
دختر کوچولو بزرگ شد و
روز اول دبستان ،با مانتو مقنعه دبستانی،بی اغراق_ انگار نیکول کیدمن داره میره سر کلاس...،
که کلاس اول ،
خیلی خوب و پاکیزه تمام شد و
کلاس دوم،ا این بچه یهویی به صورت بغل دستیش چنگ می زنه،مداد فرو می بره تو دست و
بازوی بغل دستیش،.....اواسط سال تحصیلی یهو به جیغ زدن های شدید تو کلاس می افتاد...که معلم و مدیر و ناظم_ تصمیم می گیرن،به بهزیستی اطلاع بدن و
خلاصه بهزیستی میاد بچه رو میبره و
پیغام می فرسته مورد ژنتیکیِ.
خب،این که، از همون اول بسم الله، مث روز روش بود.
اینجا حکایت یه دیوانه ای سنگی به چاه می اندازه اس...
همه جای دنیا،علاج قبل واقعه اس،اینجا برعکسه.حرف ام اینه همین ها اگر قبل وصلت ها،درکنار آزمایشاتی که متداوله،زوجین رو ،مورد برسی روان ..قرار بدن،...خیلی راحت جلوی حماقت ها گرفته میشه و
میشد،اون طفل معصومم اون گوشه ی بهزیستی نمی افتاد،
این طفل معصومم اینجوری پرپر نمیشد...

ممنون از حضور تون،ببخشید که خیلی حرف زدم

donya دوشنبه 4 فروردین 1399 ساعت 22:15

مثل چه اندازه دوست داشتنِ تو !
#نیما باغبان

درود زیبا بود گلم

سبزباشی

مثل چه اندازه دوست داشتنِ تو!



درود و سپاس عزیزم
سلامت و
سرافراز باشی

گیله مرد دوشنبه 4 فروردین 1399 ساعت 22:11 http://www.guilemard.blogfa.com

متاسفانه برخی جهل رو متعلق به طبقه مذهبی و سنتی جامعه می دونن ، حال اینکه بیشترین جهل دامن گیر طبقات به اصلاح روشنفکر (روشنفکر نما) جامعه است ، به بیان مسلمان آزاد اندیش و شهید مظلوم خفقان دکتر علی شریعتی : افسوس روزی خواهد آمد بی دینی نماد روشنفکری باشد
جهل متعلق به آحاد جامعه است همانگونه که دانایی متعلق به همه است مهم این است که ما کدام را برمی گزینیم. تاریخ نه تنها جهل خوردن الکل برای پیشگیری از کوید 19 را ثبت می کند بلکه رفتار قحطی زده ما را در برخورد با هم نیز ثبت می کند ، از احتکار گرفته تا گران فروشی ، فَوَیلُل لِلمُطَفِفین...
تاریخ مسافرت های بی خردانه ما به شمال و جنوب کشور ، شکستن در برای ورود به زیارتگاه ها ، فرار برخی پزشکان سودجو به خارج از کشور و همه و همه را می نویسد.
بله تاریخ ما را قضاوت خواهد کرد...
وقتی رییس جمهور یک کشور می گوید از شنبه همه چیز عادی می شود دیگر از عوام چه انتظاری هست !!؟ برخی هنوز فکر می کنند بعد از 13 بدر همه چیز عادی می شود!!

اوه،اوه،وقتی یک گیله مرد را به گب می آوری.اوشتر بئیس،تا ترکش کله گبانش، تورا نگیرد.الاایحال بفرمایید که،
گیله مرد جان ؟نوادگان مان؟پس از خوانش همچین تاریخِ پرشکوهِ اجدادشان؟چه واکنشی خواهند داشت

اتفاقا مش حسن قرار است،یک بغچه کاهو +ایته قادره سکنجبین،کش بغلش بزند و
حصیری در طبیعت وارگاند و
۱۳ بدر را بگذراند و
ارواح عمجان مردش ،همه چیز عادی ست.

صبیره دوشنبه 4 فروردین 1399 ساعت 14:58 http://yebargesabz.blogsky.com

ناآگاهی...

واقعا نمی دونم اسمشو چی بگم...
واقعا چطور میتونن این کارو بکنن... با چه منطقی آخه ...

بله،داشتن والدین آگاه و
مطلع نعمت بزرگیِ...
دلم خیلی سوخت...

آران دوشنبه 4 فروردین 1399 ساعت 14:21 http://hghight-zandage.mihanblog.com/

رنسانس چیست و در چه دوره ای بوجود آمد؟

رنسانس که در فارسی از آن با تعابیر مختلفی نظیر «عصر نوزایی»، «تجدید حیات»، «احیاء»، «تولّد جدید»، «حیات مجدد» و «تجددّخواهی» یاد می شود، اصطلاحاً دوره‌ای را گویند که در اواخر سده‌های میانی و آغاز سده چهاردهم به وجود آمد و تا سده شانزدهم ادامه یافت. در واقع رنسانس «نه یک دوره زمانی بلکه یک شیوه زندگی و تفکر بود که از طریق بازرگانی،‌ جنگ و اندیشه‌ ها از ایتالیا به سراسر اروپا گسترش یافت.» لذا «در قرن شانزدهم که رنسانس در ایتالیا رنگ می‌ باخت، این نهضت تازه در فرانسه، آلمان، هلند، انگلستان و اسپانیا شکوفا می‌ گشت.» و این نتیجه ظلم و استبداد ارباب کلیسا و تفتیش عقاید و سانسور و سپس سوزاندن افراد در آتش کلیسا که داعیة دفاع از حاکمیت الهی را داشت که با رسمیت بخشیدن انجیل‌های چهارگانه از میان ده‌ها انجیل می‌ کوشید تا به آنها چهره‌ای الهی ببخشد بود ولی خصلت بشری انجیل‌ها آنها را گرفتار خطاها و اشتباهات فروانی کرده بود، آن چنان که در برخی موارد حتی با معرفت حسّی و عقلی انسان‌ ها سازگاری نداشت. کلیسا در دفاع از این مجموعه که از قداستی الهی برخوردار گشته بود ناگزیر با علوم عقلی و حسی به مبارزه پرداخت، در نتیجه پشتوانه ارباب کلیسا هم از وحی و هم از دانش بشری خالی شد. از سوی دیگر کلیسا برای مشارکت در قدرت حکومت‌ های مختلف، به توجیه ستم‌ها و ظلم‌های آنها پرداخت، و برخورد دوگانه حکمرانان غیر مقید به دین، زمینه سست شدن عقاید دینی مردم را فراهم آورد و مردم نسبت به مسائل دینی بی تفاوت شدند. از جمله عوامل دیگر میتوان به تجملگرایی فساد مالی، انبوه سازی ثروت های شخصی و بادآورده و مستغرق شدن در ناپاکی ها و فساد اخلاقی اشاره نمود. بنابراین مبارزه با علم و توجیه ظلم و سرانجام جنگ‌های دویست سالة صلیبی ره‌اورد حاکمیتی بود که به دروغ داعیة دیانت داشت. البته از نظریات فلاسفه در ظهور این نهضت نیز نمی‌ توان صرف‌ نظر کرد، گرچه پرداختن به این نظریات از سوی فلاسفه به لحاظ عملکرد بد و خشن کلیسائیان بوده است. بهرحال برخی دکارت را در تجدید حیات و انتقال فلسفه از قرون وسطی به دنیای جدید بیش از هر شخصیت دیگر مؤثر دانسته‌اند. از دیگر اندیشمندان مؤثر بر رنسانس می‌توان از دانته شاعر وادیب نامدار ایتالیایی یاد کرد. او یکی از معترضان دستگاه پاپ بود که به شدت آن را مورد انتقاد قرار داد او طالب جامعه‌ای است که ضمن پایبندی از اصول دین مسیح، یک شاه مقتدر و غیر متعهد در قبال پاپ در رأس آن باشد. اندیشمند دیگری از زمرة روشنفکران همین قرن، «ماریل پادوا» می‌ باشد. وی در شدت گفتار و اعتراض علیه کلیسا (در قرون وسطی) بی‌ نظیر بود. می توان او را به درستی یکی از پیشقراولان پیدایش و رواج و اقتدار سکولاریسم در اروپا نامیده‌اند. از دیگر اندیشمندان نامدار این نهضت می‌ توان از «نیکولو ماکیاول» «ویل دورانت» در معرفی فلسفه ماکیاولی می‌گوید: «فلسفة ماکیاولی منحصراً فلسفة سیاسی بود. در آن هیچ گونه بحث مابعدالطبیعه، الهیات، خداشناسی یا الحاد و جبر و اختیار دیده نمی‌شود. و خود اخلاقیات نیز تابع سیاسیات و حتّی آلتی برای نیل به مقاصد سیاسی قرار می گیرد.» وی برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله ای را مباح شمرده و تصریح می‌ کند که حیله ها، ظلم ها و جنایاتی که برای حفظ کشور انجام می گیرد حیله های شرافتمندانه و جنایات بزرگمنشانه هستند. استفاده ابزاری ماکیاولی از دین و فضایل اخلاقی و علاقمندی او به تقویت کشورها (و نه بشریت) و نیز عدم اعطای آزادی به انسانها باعث شد که فیلسوفان و اندیشمندان به شدت در مقابل نظریات او جبهه بگیرند. «مارتین لوتر» که از او به عنوان مؤسس نهضت پروتستان یاد می‌ شود اصلاحگر دیگری است که در مقابل کلیسای کاتولیک به مبارزه پرداخت. او گرچه با بعضی از تعالیم زشت کلیسا همچون «فروش بهشت»، «ناسوتی شدن مردم»، و «سکولاریزم» در جهان غرب و پیدایش ایسمهای متعددی گردید، نام برد. از آنچه گذشت روشن شد که یکی از مهمترین عوامل پیدایش عصر نوزایی رهایی از ظلم و استبداد کلیسائیان و عملکرد بد و خشن و خلاف اخلاق آنها بود. بنابراین تنها هدف بنیان‌گذاران این نهضت را می‌ توان در همین عامل جستجو کرد.

خیلی ممنون بابت حضور سبز و
اطلاعاتی که دراختیار ما قرار دادین.راستش حین خوندن متن ،انگار تابلوی شام آخر _دا وینچی پس زمینه ی متنِ و
داریوشِ که می خونه؛شبی که شام آخر بود،به دست دوست خنجر بود......

سپاس بسیار آران عزیز

مهرداد یکشنبه 3 فروردین 1399 ساعت 20:51

بشر درس نگرفت
متحد نشد جنگ وخون ریزی راه انداخت سلاح ساخت
نتیجه اش می شه این .
خدا ی من آخه اینا کیان الکل می خورن بچه 5 ساله؟!

بله ،نتیجه اش میشه این اوضاع...به قول مرحوم شاملو:

"کفاره نادانی ما چنان سنگین است

که به جبرانش دیری باید

هر زمان منتظر فاجعه ای دیگر باشیم."


چه عرض کنم والا.طفل معصوم بینایشش از دست رفته ،فعلنم توی کماست..چطوری دلشون اومد این کارو بکنن ؟اونقدر بامزه و
دوست داشتنی رو تخت آی سی یو بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد