<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*
<< ابرِ ارغوانی >>

<< ابرِ ارغوانی >>

سلام؛عالی ترین صدای موسیقایی نزد پروردگار محسوب می شود,...*داریوش علیزاده*

چه بکه م ئه گر نه نالم له خه مت . . .

"من گمان می کنم هر کسی در ته دلش یک باغی دارد که پناهگاه اوست. هیچ کس از آنجا خبر ندارد،کلیدش فقط در دست صاحبش است. . .؛این باغ اَندرونی چه بسا از دید باغبانش هم پنهان است.اما یک روزی یک جوری آن را کشف می کند. . .  "


گفتگو درباغ/شاهرخ مسکوب


نظرات 10 + ارسال نظر
حریم شنبه 30 فروردین 1399 ساعت 21:15 http://harimeasemani.blogsky.com/

به به انار صد دانه یاقوت
دلم برای پاییزوقشنگیاش تنگ شد یهو
سلامت باشی بانو باران عزیز

سلامت بمانی عزیز دلم
راستش ما هنوز تو بهمن ماه ماندیم.باورمان نمیشه که،پس فردا اردی بهشتِ

مهرداد پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 20:29

انارهای خوشمزه‌ای باید باشن.
آره هر کی باغی داره تو دلش، ولی من نمی‌دونم چرا خزان باغمو از بهارش بیشتر دوست دارم.

ها کاکو
به گمانم انارهای ریژاو باشه.
لطفا هر چهار فصل و
دوازده ماهِ باغتونو دوست داشته باشن؛و مرسی کهگلاریژان رو بیشتر دوست دارینمام گلاریژانُ بهمراه دی بهمن اسفند،فروردین اردی بهشت خرداد،تیرمرداد شهریور می دوستیم.

گیله مرد پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 15:29 http://guilemard.blogfa.com

خاخور تی کوردی ام بد نیه !!

باتشکر از صبرو حوصله ی استاد.بله.می کوردی ام بدنبون
مرسی از تعریف شما

مهشید پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 15:18

خواهر اومدم سلام بکنم بهتون و جویای حالتون بشم.
راستی این انارها من را یاد سریال نون خ انداخت...

سلام عزیز دلم
خیلی خوش اومدین و
صفا آوردین

انارهای سریال نون خ اینا انار های باغ دلمونهخواهرجونم

طاها پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 11:52

سلام

گفتم: فصل اناره
خندید و گفت: دیوانه! اول باهار؟! فصل انار؟!!!
گفتم: وقتی تو میخندی فصل اناره

سلام بر شما
خیلی ممنون از حضور همیشه خوب شما ،بلامیسر

کیهان پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 09:41 http://Mkihan.blogfa.com

شبهایتان پر ستاره و روز هایتان سرشار از نور و سرور و امید
امین

قربان شما برارجان،
همه ایام شمانیزهم سرشاراز نورو سرورو امید...آمین

مامیترا پنج‌شنبه 28 فروردین 1399 ساعت 09:21 http://mamitra.blogfa.com/

بیدار شو

صبح آمد

برخیز که خورشید تویی

در عالم ناامیدی، امید تویی

در باغ وجود

آن گل که به روی صبح خندید تویی



صبحت بخیر





قربان محبت شما،
همه ایام تان بخیرو
خوشی

مهشید چهارشنبه 27 فروردین 1399 ساعت 13:39

سلام بر بانوی فرزانه
دقیقاً تو کتاب نیمه تاریک وجود، مدام به این باغ اشاره می‌کند و پایان هر فصل تمرینی دارد که با رفتن در این باغ زیبا و امن شروع می‌شود.

سلام بر شما بانوی عزیزدل
قربان محبت تون
به لطف خداوند،باغ دلتون همیشه سبزو خُرم ؛چشمه هاش جوشان و
آسمانش آبی و
شبهاش پرستاره و مهتابی...خواهر گلم

باشماق چهارشنبه 27 فروردین 1399 ساعت 07:51

عکس ها را دیدم
مناظر بی نظیر از خطه شمال
برنامه ی پخش مستقیم حالا خورشید رشید پور را چند وقت پیش وقتی نگاه می کردم
ور دستی اش حرف قشنگی زد گفت
زنها عاشق دو فرد اند
پدر و پسر
بقیه ول معطل اند
به خانمهای وبلاگ. نویسی گفتیم گفتندنعععععععع
ولی من میگم بععععله
شما چه میگید

آقای رشید پور پسر خیلی خوبیِ.آن زمان که پدرشان روی ویلچربودن،همسایه یکی از بستگان مان بودندو
ازمهر و احترام این پسر،به والدینش خیلی شنیدیم.به اتفاق عزیزان سلامت باشندو
باشید

اون ور دستشون شخصیت شوخ و زبلی داره:))ولیکن ایشان از زنها گفتند.لذا باتوجه به اینکه ما سه سالمون بود و
داپیر گیان صدامون می کردن،خدمت شما عرض می کنم که،مااینجور عشقی رو نمی پسندیم.ما اهل دوست داشتنیم.بقیه _به همراه عزیزان عزیزشون،برای منِ داپیر؛ عزیزن.

باشماق چهارشنبه 27 فروردین 1399 ساعت 07:01

سلام
شاید منظور اسراری است که فقط خود آدم می داند و کلید آن در دست خود او استا به آن اسرار پنهان می گوییم

سلام بر شما
بله.منظور شان همین بوده .
باغی که یک بهشت_یا شاید جهنم _خودمانی وصمیمی که هرکسی برای خودش دارد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد