نه که حرفی نباشد؛ اتفاقاً حرف بسیار است ،...ولی خوب ؛از شما چه پنهان که ؟! زورمان به سکوتی که گویاییِ مان را مُهر و موم نموده است ؛نمی خواهد! که برسد!.
ولیکن جاى شما سبز؛ وی با چوب دستِ (وی به مادربزرگش کشیدهااا.آن مرحوم همیشه با چوب دست می چرخید:) شبانی ؛ در باغ تخیل می چرخد و
مطیع و شاکر است .
الحمدالله حال واحوال باباجی بهتره شده است.
شکر خدا؛اوضاع و احوال شالی زارها هم خوب است و...فصل ؛فصله غوغای خوشه ها در باد خنک و ملایم؛نسیم ها ست...
من هم خوب ام ؛بله؛ واقعیت این است که من هم خوب ام ؛ و هم خوب نیستم؛یعنی خوب بودنم پایدار نیست؛و تااطلاع ثانوی حال و حوصله و
بنیه یِ بشور و بساب و شستن و رفتن و چیدن و برچیدن و ایضاً بندِ رختُ و پای اجاق سرپا ایستادنُ ؛سوال و جواب بی خود و بیجهتُ ندارم که ندارم.
ادامه مطلب ...جایی خوندم که:
"آدم باید یاد بگیرد چطور موسیقی خودش را بنوازد. آنوقت است که رهایی اتفاق میافتد و بغض بسته در گلو میشکند، درهای مخفی قلعه باز می شوند و هوا، نور و زندگی جریان پیدا میکنند."...
لبخندم گرفت.
مکث کردم و
بعد خواندم:
ادامه مطلب ...
وسطِ چشم خانه ی پر اشکم
لبخندی بزن تا در افق
همچو خورشید تا همیشه پیدا باشی
و من خنده یِ شادی سر می دهم
و اما خلاصه ی داستان؛
از اون مدل فیلم هاییه که،وقتی تموم میشه،شخصیت ها تا مدت ها،حی و حاظر زندگی را در ذهن آدم ادامه میدهند و...آدم حسابی از تهه دل می خنددو...
+والبته که،دست فرمون دریس=مردشریف طور بوده +شیطنت خلق و خوش ...چوپان طور.
.
اینجا منظره یِ درِ پشتی؛به عبارتی حیاط خلوت آشپزخانه است.در واقع آشپزخانه ی اینجا،دو تا در و دوتا پنجره با دوتا منظره ی متفاوت دارد...
واینکه؛ آسمان همچنان خاکستری و دلچسب است...
جای مردان سیاست
بنشانید درخت
که هوا تازه شود...
به خدا ایمان آرید ،
به خدایی که به ما بیلچه داد
تا بکاریم نهال آلو ؛
صندلی داد که رویش بنشینیم وبه آواز قمر گوش دهیم ، به خدایی که سماور را از عدم تا لب ایوان آورد ، و به پیچک فرمود : « نرده را زیبا کن! »
ادامه مطلب ...
به قول عباس آقایِ روان شاد:"بهترین حالت این است که
میانِ دنیای واقعی و دنیای خیال رفت و آمد کنیم ..."
ادامه مطلب ...
سه اصل را اگر مراعات کنید،
آسایش بر شما فزون خواهد شد:
1.به وقت خوشحالی قول ندهید
2.به وقت خشم پاسخ ندهید
3.و در هنگام غم تصمیم نگیرید
ادامه مطلب ...
دیگه فصل .فصلِ امتحاناتُِ
آرزوی ما؛ سلامتی و موفقیت شما و بچه ها و ناآشناترین اهل هر کجا...
ادامه مطلب ...باباجی اینجورِ که،مثلا بخواد بره مشهد.ازشرق گیلان میره،از جنوب گیلان برمی گرده.
دی روز رشت بودم.
مثل باباجی.
سر هر کوچه و خیابان..
ما گریه کردیم
و شاخهی نزدیک دستمان را شکستیم
و گریه کردیم
ما فقط گریه کردیم
ادامه مطلب ...